ماه پنجم حضورت در پیشواز بهار
یکشنبه اولین روز از ماه پنجم شروع میشه و دو هفته ی دیگه که 20 هفته رو طی کنی راه وصال به نیمه میرسه. هنوز هیچ تکون خاصی حس نمیکنم و دلم به سونوگرافی هایی که انجام میدم و شکمی که اینقدر زود برآمده شده خوشه. به شبهایی که دوست داری بیدار بمونم تا دوتایی واسه فرداهایی که نزدیکه هزار و یه نقشه بچینیم. چقدر به وجودت عادت کردم. به اینکه باهات حرف بزنم و برات لالایی بخونم. صورت ماهت و تصور کنم و نشونه های حضورت و با اطرافیان مقایسه کنم تا حدس بزنم به کی شبیه تری. میلم به چیزهایی که دوست داشتم بیشتر شده و این شک شباهتت به من رو درونم شعله ور میکنه. سکوتت تا این هفته هم من و به این فکر میندازه که به پدرت شبیه شدی. در هر حال باید یه دختر زیبا و د...